بچه های گل کاردرمانی

به وبلاگ بچه های کاردرمانی دانشکاه علوم پزشکی همدان خوش آمدید...

بچه های گل کاردرمانی

به وبلاگ بچه های کاردرمانی دانشکاه علوم پزشکی همدان خوش آمدید...

...... فقط برای خنده.......

 

 

 اولین چیزی که با شنیدن شغل یکی یاد مردم می افته!!!...

 

  
 


. کارمند بانک
می تونی یه وام واسه ما
جور کنی؟ 

 

مهندس کامپیوتر
من کامپیوترم ویروسی شده می‌تونی ویندوزم
رو عوض کنی؟ 

 

پزشک عمومی
می‌تونی برای چهارشنبه که بچه‌ام نرفته مدرسه
یه گواهی بنویسی؟ 

 

تعمیرکار ماشین
این ماشین من نمی‌دونم چرا هی صدای اضافی
می‌ده، می‌تونی بیای یه نیگا بهش بندازی؟! 

 

بازیگر
واسه کسایی که میخوان
بازیگر بشن چه نصیحتی دارید؟ 

 

مدیر یه جایی
می‌شه واسه این بهرام ما یه کار جور
کنی؟ 

 

موبایل فروش
آقا این گوشی ۳۳۱۰ مارو می‌شه با یه
N۹۵ عوض کنی؟! 

  

معلم
این حسن ما یه خورده تو ریاضی‌اش بازیگوشی می‌کنه می‌شه این پنج‌شنبه‌ی قبل
از امتحان ریاضی‌اش شام تشریف بیارین خونه ما سر راه این اتحادارو هم یه بار براش بگین؟
!

طلا فروش

الان اوضاع سکه چجوریاس؟

. تایپیست  

یه پایان نامه دارم ۹۵۸ صفحه اصلاً وقت ندارم تایپش کنم،‌ نظر تو چیه؟  

 

 

و اما کاردرمانگر..... 

 

الهی پیر شی جوون.... 

بیا یه ذره این کمر منو ماساژ بده..... خیلی درد می کنه!!!

 
نظرات 10 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:48 ب.ظ

سلام دوستان
قسمت کاردرمانگر این طنز تجربه ی شخصی خودمه.... خواستم یادآوری کنم که یه وقت ناراحت نشید!!....

ممنون از حضورتون...

نعیمه سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 ب.ظ

خیییییییییلی قشنگ بود مردم از خنده.....
منم فکم درد میکنه...احتیاج به ماساژ داره.

(( خیییییییییلی قشنگ بود مردم از خنده.....))
((منم فکم درد میکنه...احتیاج به ماساژ داره. )).. خدا یگم چی کارت نکنه دختر..... اینقدر خندیدم .. همه فهمیدن!!

{ سبک جدید جواب دادنو داشته باش!!!..}

زانکو چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:48 ق.ظ

سلام خسته نباشید اینو شما میگید بقیه (شنوایی ا و....) باید چی بگن .اه بیا ......... من اینقد از کاردرمانی تعریف کردم که چندتا از دوستام می خوان بیان کاردرمانی .... اینم خانوم پورباقری داره میگه ما ماساژوریم .

سلام.. ممنون
اولا که مطلب طنز بود
دوما که خوب کاری کردید تعریف کردید...
سوما من نگفتم ماساژر... اولین چیزی که مردم با دیدن ما یادشون میاد همینه که گفتم تجربه ی شخصیمه!!
چهارما.. ماساژری قسمتی از حرفه ی ماست... !! قبول ندارید؟؟
پنجما ..........................

پوپک چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ق.ظ

همکلاسی تو آخر سر منو به باد میدی با این مطلبات!!
نصفه شبی آدمو وادار به قهقه می کنی!!!!!
تو خدا خدا کن مردم رشتمونو بشناسن !!اشکال نداره با دیدنمون یاد ماساژ بیفتن!!!!

سلام.. خوبم مرسی... بمرحمت شما!!!!
مجبوری کانت شنانه بگیری؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
بابا به خدا همین نغمه همیشه داره به من می گه مچ دستم درد می کنه بیا خوبش کن...................

سارا پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:59 ب.ظ

سلام
ناهید جون با این مطلبت خیلی راحت به جامعه ی کاردرمانها بی احترامی کردی
منم کاردرمان چند آتیشه
به به مگر اینکه نبینمت
به قول شاعر
از ماست که بر ماست
مبحث شنوایی ها رو میگم

سلام....
سارا مطلب طنز بود.... برای100امین بار......
من نگفتم ماساژریم..... مردم با دیدنمون یاد این موضوع می یوفتن.....




برای همه ی بچه ها:
بچه ها ببخشید...ولی چرا اینقدر بی جنبه این؟؟؟خوبه من اول مطلبام می نویسم طنزه و جدی نگیرین!!!خسته شدم بعد از هر مطلبی من باید به60 نفر جواب پس بدم..... محض رضای خدا برین وب ۲ نفر دیگه رو هم ببینین.. کجا برای گذاشتن یه مطلبی به جوون مامان و بابا و همسایه ی اینوری و اونوری رو قسم می خورن که آهای من منظور ندارم!!!! ناراحت نشین... اه

آقای شریعتی خواهش میکنم اینو تایید کنین تا همه ببینن...مرسی

اینم برای حسن ختام........ خداحافظ پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:30 ب.ظ


اگر با کسی اختلاف نظر دارید، ...





ببینید که



اگر حرف او را بپذیرید



چه اتفاقی می افتد ...


نظرات دیگران را


با حوصله گوش کن



و بعد فکر کن

روی افکارت پافشاری نکن



و بدون تفکر



راه و روش خودت را پیش نگیر



***



خودت را متناسب با محیطی که در آن هستی



وفق بده و


گاهی از نظرات خودت



کوتاه بیا






***





در مقابل حرف دیگران

فورا عکس العمل نشان نده






***



یادتان باشد


انعطاف پذیری معجزه می کند


و درهای بسته را باز می کند


البته یادتان باشد


در هر سنی قابلیت انعطاف دارید



و


گاهی خم شو ید تا نشکنید ...

پوپک شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:25 ق.ظ

ناهید جان من واقعا بهت حق میدم....!
بچه ها ناهید راست میگه ما جنبه نداریم(ببخشید).اگه خوب توجه کنین تو وبلاگ همش با هم در حال بحث و جدلیم و ...عذرخواهی و....!!!!وبلاگ قشنگی داریم ...می تونه بهترم بشه اگه این بحث ها تموم بشه...ان شاءالله
ناهید جان من از طرف خودم ازت معذرت میخوام...

خواهش می کنم..... تو که کاری نکردی.. واسه چی عذرخواهی؟؟؟؟؟

فعلا که به شدت از دست بقیه ناراحتم.

زانکو یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:11 ق.ظ

سلام خانوم پورباقری من ازتون عذر می خوام شما راست می گید .انشالله که دیگه بحث وجدل نمی کنیم هرچند به نظر من همه مقصریم حالا هر کی به یه شکل.دوباره معذرت می خوام

سلام.... ممنون.. خواهش می کنم... منم باهاتون موافقم!

سارا یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:53 ق.ظ

سلام از تو که طنز مینویسی بعیده !!!!!!!!!!
ما اصلا بی جنبه نیستیم عزیزم
دعواهم نداریم ! داریم ؟
من فقط مثل خودت با زبان طنز از یه نویسنده ی خوب (همکلاسی عزیز) انتقاد کردم
نمیدونستم فقط باید نظر کور کورانه بدم
اگه ناراحت شدی من ازت معذرت میخوام
خدا حافظ برای همیشه دوست گلم




آقای شریعتی این پیغامو لطفا تایید کنید! مرسی









سلام دوست من..... اجازه بده به جمله جمله ی نظرت جواب بدم تا چیزی از قلم نیوفته:
((از تو که طنز مینویسی بعیده )) سارای گلم شما جوری نوشتی طنز نویس که انگار من " کیومرث صابری ( گل آقا) " هستم.... نه عزیزم من دقیقا یه همکلاسی مثل خود شما هستم.

((ما اصلا بی جنبه نیستیم عزیزم )) !!!!!!

((دعواهم نداریم ! داریم ؟)) نه دعوا نداریم! الان عصر گفت و گو هاست!

((من فقط مثل خودت با زبان طنز از یه نویسنده ی خوب (همکلاسی عزیز) انتقاد کردم )) ببخشید ... من اصلا در خوندن فکر دیگران تبهر ندارم!! فکر نمی کردم طنز باشه عزیزم.... الان که گفتی متوجه شدم....

((نمیدونستم فقط باید نظر کور کورانه بدم)) سارا جونم من که تو جشنواره ی فیلم فجر شرکت نکردم که نیاز به انتقاد سازنده داشته باشم..... با وصف بر اینکه من همیشه یا اول یا آخر همه ی مطلبام ازتون عذرخواهی می کنم و می گم که منظوری ندارم!! کدوم طنز نویسی این کارو می کنه؟؟؟

((اگه ناراحت شدی من ازت معذرت میخوام )) خواهش میکنم گلم.. ولی باور کن منم مثل تو حتی بیشتر از تو رشته مو دوست دارم.. قصد توهین نداشتم....

((خدا حافظ برای همیشه دوست گلم ))... چرا برای همیشه... تو از مطالب من خوشت نمیاد.. آقای شریعتی و نعیمه و گل کوه و پوپک و... که کاری نکردن!! ازت می خوام باز هم بیای و حداقل مطالب اونها رو بخونی!

یه چیز دیگه.... من به صورت کلی یه بار از همه گله کردم... و تو این قدر بهت برخورد و ناراحت شدی و برای همیشه خداحافظی کردی!!.... باور کن منم یه آدمم دقیقا مثل تو... با همین روحیه!!!
منی که بعد از هر مطلب مواخذه می شم!!!!!!!! نباید ناراحت بشم؟؟؟


((آقای شریعتی این پیغامو لطفا تایید کنید! مرسی))............



خداحافظ

سارا دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:57 ب.ظ

سلام باعث شدی خداحافظیمو بشکنم
ناهید نامرد
من مطلبای تو رودوست ندارم
من نبودم عاشق شعرات بودم حتی شعراتو برای بابام میخوندم
خیلی دلم سوخت باشه الان میرم گریه میکنم از دست این زمانه ی نامرد
هی جوونی کجایی که یادت بخیر
دوستم دوستای قدیم!!!!!!!!!!!!!!!

((سلام باعث شدی خداحافظیمو بشکنم ))... سلام... خوشحالم که دوباره اینجایی.

((ناهید نامرد )).. تازه فهمیدی من مرد نیستم؟

((من مطلبای تو رودوست ندارم
من نبودم عاشق شعرات بودم حتی شعراتو برای بابام میخوندم )) اگه دوست داری باز هم بیا.... باز هم واست شعر بگم... باشه؟

((خیلی دلم سوخت باشه الان میرم گریه میکنم از دست این زمانه ی نامرد)) دلتو با چی سوزوندی؟.. ها؟ ... ما که اینجا کارت سوختمون تموم شده... خوشبحالتون سوخت دارید!!
گریه .. اگه دوست داری برو گریه کن.. ما مزاحم نمی شیم!!!!!!!!!


((دوستم دوستای قدیم!!!!!!!!!!!!!!! )).. واقعا... می بینی تورو خدا!!!!

تنکس!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد